آرزوی شهریار
تاریخ انتشار: ۴ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۶۱۹۵۲
گفتم: خودم هستم بفرمایید.
خودش را معرفی کرد و گفت: محمدحسین شهریار هستم.
پس از سلام و احوالپرسی و تعارف، ماجرای تأسف باری را مطرح ساخت و گفت: بعضی از افراد کمیته به منزلم ریختند و در اینجا به دنبال تریاک و شراب می گردند؛ مگر من در این منزل شراب فروشی دارم؟
وقتی این سخن را شنیدم خیلی ناراحت شدم، سرم سوت کشید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
متأسفانه در آن ایام، بعضی از جوانان تندرو که اسلحه به دست شان افتاده بود از این سری خلاف کاری ها مرتکب می شدند و اصلا گوش به حرف ها و توصیه های روحانیون هم نمی دادند. تأسف بارتر اینکه اعمال و رفتار غیراسلامی اینها هم به نام انقلاب، اسلام و روحانیت تمام می شد…
به هر حال از این تاریخ، ارتباط بنده با مرحوم شهریار هر روز بهتر از روز گذشته شد. گاهی او را به مجالس و محافل مهم دعوت می کردیم. چند بار هم خودش به دفتر آمد. در طول دفاع مقدس چـنـد مـورد در مراسم اعزام و بدرقه ی رزمندگان اسلام در ایستگاه راه آهن تبریز حاضر شد و در تجلیل از آنان و در اهمیت دفاع از سرزمین و نظام اسلامی ایران ابیاتی را که آماده کرده بود، خواند.
یادم هست در یکی از این مراسم، انگشتر خودم را به ایشان هدیه کردم. او رفت منزل و فردا ابیاتی را که شب گذشته خطاب به من سروده بود بدین مضمون برایم فرستاد:
◾️ آیت الله ملکوتی منه لطف ایله دی خاتم
◾️ او فتوتله کـه مـولا اوزگین سائله وردی
◾️ یا که امام رضا {ع} سلطان خـراسـان
◾️ اوز جـبه سـنی دعــبـله وردی
◾️ منیم عماممده قیتره بلسه دیه بیلم
◾️ تـاج سـیادت مـنـه اسـلام صـله وردی
یعنی آیت الله ملکوتی انگشترش را به من هدیه داد، همان گونه که امام علی {ع} انگشتر خویش را به سائل بخشید و یا امام رضا {ع} پیراهن خود را به دعبل خزاعی شاعر داد. اگر او بتواند لباس روحانی مرا به من بازگرداند، می توانم بگویم که اسلام به من تاج سیادت و آقایی صله کرده است.
وقتی این ابیات را خواندم دیدم مرحوم شهریار از من خواسته که او را معمم کنم و به پوشیدن لباس روحانی مفتخر سازم؛ البته از قبل می دانستم که ایشان در حوزه ی علمیه درس خوانده و مدتی هم ملبس شده بود.
با مرحوم علامه طباطبایی هم درس و هـم بحث بود. چون نام هر دو محمد حسین بوده مرحوم شهریار، علامه را به عنوان «آداش» خطاب می کرد. واژه ی آداش در زبان ترکی به همنام اطلاق می گردد. از این رو، عبا، قبا و عمامه تهیه کردم تا مرحوم شهریار را معمم کنم، ولی برخی از علما با این کار به شدت مخالفت کردند و من نیز به خاطر مصالحی عقب نشستم. مرحوم شهریار در این اواخر خیلی اصرار داشت معمم بشود.
در ایام ریاست جمهوری مقام معظم رهبری، طی دو سفری که ایشان به تبریز آمدند در هر بار، برای دیدار با مرحوم شهریار به منزل ایشان رفتند. در یکی از این دیدارها، مرحوم شهریار اشعاری سرود و در آن طلبه بودن و به درس خارج رفتن خود را مطرح ساخت و شاید به طور اشاره می خواست تمایل خود را به معمم شدن نشان بدهد و بدین ترتیب درخواست قبلی خود را در اینجا نیز تکرار کند.
به هر حال دیدارهای آیت الله خامنه ای از ایشان انصافاً مزید بر علت شد و شهریار به طور کامل از انزوا و گمنامی رهایی یافت و کاملاً در صحنه های مهم انقلاب و در میان مردم حضور متعهدانه پیدا کرد و نقش تاریخی خویش را به وجه احسن نسبت به اسلام، انقلاب و مردم ادا نمود.
بنده در آن وقت، اگرچه نتوانستم او را معمم کنم، ولی همان لباس ها را نگه داشته بودم. وقتی شهریار به رحمت خدا رفت، عمامه اش را دادم بر روی تابوت او گذاشتند و پیکر این شاعر بزرگ به همان ترتیب و به صورت خیلی با شکوه در تبریز تشییع شد.
منبع: خاطرات آیت الله مسلم ملکوتی، تدوین: عبدالرحیم اباذری، ناشر: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۲۷۲ – ۲۷۵
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: مسلم ملکوتی محمدحسین شهریار آیت الله ملکوتی مرحوم شهریار آیت الله
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۶۱۹۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انتشار دستنوشته رهبر انقلاب در دفتر کتابخانه وزیری، برای نخستینبار + عکس
در این مکتوبه که پس از تبعید رضا خان و در ابتدای سلطنت محمدرضا پهلوی نگارش شده است امام با مهیا دانستن شرایط برای قیام اسلامی از حق طلبان درخواست میکند که منافع شخصی را رها کنند و به فکر حرکت اصلاحی به منظور اعاده اسلام باشند.
یکی از نکات بسیار مهم این نامه امتزاج دقایق عارفانه و آیات قرآنی به منظور انعکاس وظیفه کنشگری عموم و خواص است. از آغاز که با استناد به آیه "قُلْ اِنَّما اَعِظُکُم بِواحِدَةٍ أنْ تَقُومُوا لله مَثنی وَ فُرادی" کلام پی گرفته میشود و با حکایت مبارزات پیامبران ادامه پیدا میکند و درنهایت با استناد به آیه " وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً اِلَی الله ِ وَ رَسولِهِ ثُمَّ یُدرِکْهُ الْمَوتُ فَقَد وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَی الله" سخن پایان میپذیرد.
۳۰ سال پس از نگارش این متن توسط امام خمینی در تاریخ ۱۳۵۳/۱/۱۷ آیتالله سید علی خامنهای نیز دست خطی را در این دفتر مرقوم میکنند که امروز برای نخستین بار توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر میشود.
آیتالله خامنهای نیز در یادداشت خود با استناد به آیه " وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ لَتُبَیِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَلَا تَکْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ وَاشْتَرَوْا بِهِ ثَمَنًا قَلِیلًا" از عدم کنشگری متولیان امور دینی و عموم امت اسلامی در قیام برای تحقق اسلام گله کرده و آمدن روزی را آرزو دارد که با کنار رفتن مکاتب مادی و سست پایه، اسلام به عنوان برنامه زندگی و بنیان اساسی نظام اجتماعی به کار گرفته شود.
متن کامل این نامه بدین شرح است:
زیارت گنجینه گرانبهائی از کتاب و نوشتهی اسلامی که محصول کوششی ارجمند است بیننده را به یاد اقیانوس بیکران فرهنگ عمیق و غنی و عریق اسلام عزیز میافکند که در روزگار ترکتازی افکار و مکاتب و فرهنگهای سست و بی پایهی بشری و در عهدی که پوشالیترین بنیانهای فکری را در فکر و دل جهانیان مرتبتها و پایگاههاست همچنان و همچنان در عزلتخانهی کتابها و کتابخانهها زندانی است و در محوطه ئی بسی دور از زندگی و عمل پیروان اسلامی، تبعیدی؛ و متولیان و منادیان و مدعیانش را چیزی که کمتر به خاطر است و بیشتر در نسیان، رسالت و مسئولیت و تعهد خطیری است که قرآن و اسلام بدوش آنان نهاده که: و اذ اخذ الذین اوتو الکتاب لتبیننه للناس و لا تکتمونه. به امید آن روز که امت عظیم اسلام، قرآن و اسلام را همچون برنامهی زندگی و بنیان اساسی نظام اجتماعی به کار گیرند... به امید بیداریها و درس گیری ها... به امید تجلی حماسهی اسلام و تشیع در زادگاه و پرورشگاه اسلام و تشیع در روز دوشنبه ۱۲ ربیع الاول هزار سیصد و نود و چهار هجری قمری در حضرت مؤسس عالیقدر کتابخانه ادوم الله برکات وجوده الشریف نگاشته آمد
منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی